در سال ۱۳۸۰ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته نقاشی از دانشکده هنر دریافت کرد و در سال ۱۳۸۹ موفق به کسب گواهی درجه یک هنری در رشته طراحی صحنه و لباس از وزارت ارشاد اسلامی شد. او از سال ۱۳۶۰ به عنوان نقاش فعالیت حرفهای خود را آغاز و پس از آن در سال ۱۳۶۵ فعالیت سینمایی را با فیلم سینمایی «گذرگاه» به عنوان گریمور شروع کرد.
قدیریان در سال ۱۳۶۶ با فیلم سینمایی هراس در عرصه طراحی صحنه و لباس مشغول به کار شد و آثار متعددی را تا به امروز طراحی کرده است.
وی در طول فعالیتهای خود موفق به دریافت جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف شده است. فعالیتهای ارزشی این هنرمند موجب شد که نام او هم در فهرست نامزدهای ششمین جایزه چهره هنر سال انقلاب قرار بگیرد. در هفته هنر انقلاب اسلامی گفتوگوی ما را با این هنرمند در مورد دغدغههای ذهنی و تعریفش از هنر انقلاب اسلامی بخوانید.
لطفاً درباره مفهوم هنر انقلاب برایمان توضیح دهید.
یکی از مشکلات اصلی ما در بحث علوم انسانی تحریف در معانی کلمات و نداشتن تعاریف دقیق و منطبق با نگاه قرآنی است. از این رو است که افراد به فراخور گرایشهای خود معانی بعضاً متفاوتی از کلمات ارائه میدهند. از جمله این کلمات انقلاب است؛ همان انقلاب اسلامی که در سال ۵۷ در ایران رخ داد. در تعریف همین انقلابی که فکر میکنیم تعریفی واحد از آن داریم، شاهد آن هستیم که در سطوح بالای نظام تعاریف متضادی را در ذهن دارند و بر اساس آن عمل میکنند که سبب سردرگمی و به هدر رفتن انرژی جامعه میشود. بنابراین هر کدام از تعاریف را برای کلمه انقلاب در نظر بگیریم طبعاً هنر مربوط به آن با تعریف دیگران متفاوت خواهد بود.
بنابراین، تعریفی که من هم از هنر انقلاب بیان میکنم، احتمالاً با تعاریف دیگران متفاوت خواهد بود، که البته امید است در آینده نزدیک در این مورد به اجماع برسیم تا در رسیدن به اهداف پیش رو سرعت بگیریم. این تعریفی که بیان خواهم کرد با توجه به دورنما و تصویری است که از غایت انقلاب و از آموزههای حضرت امام خمینی(ره) و سخنان رهبری شکل گرفته است.
آن بزرگواران انقلاب را تنها یک حرکت اجتماعی نمیدانند بلکه معتقدند این انقلاب تجلی اراده الهی برای حرکت به سوی زمینهسازی ظهور است؛ از این روست که رهبری تأکید بر ایجاد تمدن اسلامی- ایرانی دارند، تمدنی که موجب شکلگیری ایران بزرگ و یکپارچه شدن تمامی کشورهای اطراف و حرکت به سوی اصلاح جامعه جهانی خواهد شد.
بنابراین هنر انقلاب، هنری است برگرفته از فضا و ماهیت اصلی انقلاب اسلامی، که تلاش دارد آحاد ملت را با فضای تنفسی و تفکری انقلاب که همان فضای تفکری و همنشینی با اهل بیت(ع) و همچنین بهرهگیری از نور آن بزرگواران است، آشنا کند و به عنوان یک ابزار کارآمد، مسیر پیش رو را در حد توان به سوی زمینهسازی ظهور مهدی(عج) فراهم سازد تا مردم به صلاح و رستگاری هدایت شوند.
رسالت این گونه هنری در جامعه چیست؟
اگر با این تعریف به هنر انقلاب بنگریم، در سطوح مختلف شاهد تأثیرهای زیادی در اصلاح حرکت جامعه خواهیم بود. این نوع نگرش به هنر، فضایی را ایجاد میکند که تمام هنرمندان در هر سطح و سبکی که هستند میتوانند در فضای بیکران آن سیر کنند و تولیداتی انسانساز داشته باشند. در واقع، هنر انقلاب میتواند خلأیی که در نحوه دینداری خود احساس میکنیم را با ایجاد فضایی پاک، اصلاح و این امکان را مهیا سازد تا هر چه بیشتر افراد با نور اهل بیت(ع) به عنوان ابزارهایی الهی آشنا شوند و بهره ببرند و بیش از پیش این انوار بر مردمان بتابد و آنان را رفعت دهد.
چه چالشهایی پیش روی رشد و توسعه هنر انقلاب است؟
چالشهای زیادی پیش روی این نوع نگاه که نگاهی معرفتی است وجود دارد. انقلاب بر پایههای تفکر اسلامی شکل گرفت. از تعاریفی که امام خمینی(ره) درباره انقلاب ارائه کردند، درمییابیم که پیوند بین انقلاب و اسلام، تفکیکناپذیر است. به عبارت دیگر، خداوند در مسیر تکاملی بشر، برای شروع حرکت به طرف ظهور، با نور خودش انقلابی را ایجاد کرد که در تمام این ۴۰ سال با وجود فشارهای دشمنان و خیانتهای داخلی، همچنان در مسیر درست پیش میرود و سدهای ایجاد شده را از بین میبرد. اگر با این دیدگاه بنگریم، هنر انقلاب جایگاه بسیار زیبا، لطیف و وسیع پیدا میکند اما در مسیر رسیدن به این نوع نگاه، موانعی وجود دارد که اگر متفکران و علما به میدان بیایند و این خلأ عظیم معرفتی را ترمیم کنند، این امیدواری وجود دارد که در آینده بتوانیم از هنر انقلاب بهرههای بیشتر و بهتری ببریم.
آیا هنر انقلاب در جذب هنرمندان جوان موفق بوده است؟
متأسفانه بعضاً میبینیم که جوانان گرایش زیادی به هنر انقلاب نشان نمیدهند زیرا هنر انقلاب در ریل اصلی خود قرار ندارد و بیشتر تحت تأثیر سیاسیون است. اگر این گونه هنر به مسیر درست خود بازگردد و حرفهای اصیل و فطری انقلاب را مطرح کند، به طور قطع تمام پاکسرشتها و خوبان به این هنر گرایش پیدا خواهند کرد و این هنر مورد استقبال قرار خواهد گرفت. همان طور که در اوایل انقلاب همه هنرمندان با گرایشهای متفاوت در مقابل نور عظیم الهی سر خم کرده بودند و تلاش داشتند تا آثاری در خور تولید کنند. لازمه دستیابی به این جایگاه هم این است که متفکران و علما ضرورت آن را حس کنند و در بعد اصلاح تفکر خود و جامعه بر مبنای معارف قرآنی همت و حرکت کنند و علوم قرآنی را در ابعادی جدید ارتقا دهند.
برسیم به دغدغههای هنری شما. شما هم چهره شناخته شده نقاشی هستید، هم برای آثار فاخر سینمایی و تلویزیونی، طراحی صحنه و طراحی لباس انجام دادید. درباره ارتباط دنیای تجسمی با هنرهای نمایشی و سینما توضیح بدهید.
طراحی و نقاشی، ارتباط بسیار قوی با طراحی صحنه و لباس و در مجموع با سینما دارد. در اصل از پایههای اصلی سینما میتوان به نقاشی اشاره کرد. اگر بخواهیم سینما در بعد فکری و تبدیل مفهوم به فرم رشد کند و تصاویر منطبق با مفاهیم خود را ایجاد نماید، لازم است که سینماگران با هنر نقاشی آشنا شوند. خوشبختانه توفیق فعالیت در این دو قالب هنری نصیب من شده است.
دغدغههای شما در نقاشیتان در یک مسیر است. در مورد سبک کاریتان توضیح دهید.
با توجه به تعریفی که از هنر انقلاب داشتم تلاش کردم که در نقاشیهایم به آن سو حرکت کنم؛ به عبارت دیگر نقاشی برایم مدیومی بود که سعی میکردم از آن به عنوان یک ابزار و زبان، برای ایجاد فضایی الهی استفاده کنم. این نوع نگاه در فضای اوایل انقلاب و دفاع مقدس در آثاری همچون «بهشت زهرا» و آثاری از این دست قابل مشاهده است که برگرفته از دیدههای آن دوران است و در ادامه پس از گذشت حدود ۴۰ سال همچنان در آثارم قابل پیگیری است.
چطور شد در ادامه مسیر به فعالیتهایی مثل طراحی صحنه، لباس و سینما علاقهمند شدید؟
در زمان دفاع مقدس به دلیل ایجاد مفاهیم والا در جامعه و احساس نیاز به پرداخت هنری به آن ارزشها، با دوستان حوزه هنری به این نتیجه رسیدیم که به فیلمسازی به عنوان یک قالب بیانی قدرتمند بپردازیم. از آن روی من در ابتدا مسئولیت گریم را به عهده گرفتم و در مراحل بعدی که نیاز به طراحی صحنه و لباس در ساخت فیلمهای جنگی احساس شد، تغییر رشته دادم و به آن پرداختم.
نظر شما